عصبانیت من
از پنج سال پیش سعی کردم آرامش را در خودم پرورش بدم...تشخیص داده بودم که سر مسایل کم اهمیت بی خودی اعصابم را خورد می کنم ... شاید یک کم زیادی آروم شده ام !... به خاطر همین آرامش زیاد چابکی گذشته را از دست داده ام ولی به نظر خودم ارزشش رو داشت ... با همه ی این تدابیری که اندیشیدم تا استرس رو از خودم دور کنم هنوز هم اعصابم خورد است و به قول دوستم همیشه عصبانیم ! ... آروم ولی عصبانی ... البته با این همه چیزهای اعصاب خورد کن که در اطراف وجود داره به نظر خودم عجیب است اگر کسی عصبانی نباشد ! ... با وجود اینکه می دونم با عصبانیت اگه وضعیت بدتر نشه بهتر نمی شه ولی گاهی غیر قابل اجتناب است و اگه آدم در اون وضعیت ها عصبانی نباشه معلوم می شه که بی تفاوت است یعنی داره یه جایی غیر از دنیای واقعی زندگی می کنه ... یه جایی که این مشکلات وجود ندارن و می تونه عصبانی نباشه !... ولی تا کی ؟ ... بالاخره یه موقعی می رسه که مجبور می شه از اون بالا بیاد پایین و با واقعیت روبرو بشه ... اون وقت چون به مشکلات عادت نداره خیلی بیشتر از حد معقول عصبانی می شه و همیشه عصبانی به نظر می رسه
0 Comments:
Post a Comment
<< Home